حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۰۶۲: برفکن برقع از آن رویِ چو ماه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
برفکن برقع از آن رویِ چو ماه تا به ماهت کنم از دور نگاه گرچه هر لحظه برانگیخته ای رستخیزی دگر از لشکر گاه کو مرا جایِ نزولِ تو که نیست کُنجِ من لایقِ گنجینه ی شاه سرم از نرگسِ مستت مخمور دستم از سروِ بلندت کوتاه من ندارم سرِ غیرِتو و تو گر نداری سرِ من واویلاه بی تو با خویشتنم کاری نیست من به تو بیش نمی دانم راه خانه سیلابِ غمت کرد خراب آه مِن حُبَّکَ مِن حُبَّکَ آه دل ببردی ز نزاری و به طوع جان فدایِ تو کند بی اکراه حکیم نزاری قهستانی