خاقانی شروانی
قصاید
شماره ۶۵ - مطلع دوم: گوئیی کز عشق او یک شهر جان افشاندهاند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گوئیی کز عشق او یک شهر جان افشانده اند زر و سر بر عشوهٔ آن عشوه دان افشانده اند بر امیدی کز شکر سازد لبش تسکین جان هم گلاب از دیده و هم ناردان افشانده اند آسمان پل بر سر آن خاکیان خواهد شکست کاب روی اندر ره آن دلستان افشانده اند کم ز مرغ نامه آور نیست نزد بیدلان یاسج ترکان غمزه ش کز کمان افشانده اند سوزن عیسی میانش رشتهٔ مریم لبش رومیان زین رشک زنار از میان افشانده اند عشق بازان رخش خاقانی آسا عقل و جان پیش تخت بوالمظفر اخستان افشانده اند خاقانی شروانی