خاقانی شروانی
غزلیات
غزل شماره ۳۷۷: خاک شدم در تو را آب رخم چرا بری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خاک شدم در تو را آب رخم چرا بری داشتمت به خون دل خون دلم چرا خوری از سر غیرت هوا چشم ز خلق دوختم پردهٔ روی تو شدم پردهٔ من چرا دری وصل تو را به جان و دل می خرم و نمی دهی بیش مکن مضایقه زانکه رسید مشتری گه به زبان مادگان عشوهٔ خوش همی دهی گه به شگرفی و تری هوش مرا همی بری عشق تو را نواله شد گاه دل و گهی جگر لاغر از آن نمی شود چون برهٔ دو مادری کیسه هنوز فربه است از تو از آن قوی دلم چاره چه خاقنی اگر کیسه رسد به لاغری گرچه به موضع لبت مفتعلن دوباره شد بحر ز قاعده نشد تا تو بهانه ناوری خاقانی شروانی