خاقانی شروانی
غزلیات
غزل شماره ۲۹۴: تو چه دانی که من از وفا چه نمودم به جای تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تو چه دانی که من از وفا چه نمودم به جای تو علم الله که جان من چه کشید از جفای تو گذری کن به کوی من، نظری کن به سوی من بنگر تا به روی من چه رسید از برای تو ز غمت گرچه خسته ام، کمر مهر بسته ام دل از آن بر گسسته ام که گذارم وفای تو دلت از مهر گشته شد غمم از حد گذشته شد چکنم چون نوشته شد به سرم بر قضای تو چو جهانی به خاصیت تو و وصل تو عاریت نزند لاف عافیت دل کس در بلای تو نیت آن همی کنم که تو را جان فدی کنم به جهان این ندی کنم که سرم با دو پای تو همه رنجی به سر برم چو به کوی تو بگذرم همه خشمی فرو خورم چو ببینم رضای تو تن اگر زیان کند لب تو کار جان کند دل خاقانی آن کند که بود حکم و رای تو خاقانی شروانی