خاقانی شروانی
غزلیات
غزل شماره ۲۰۳: بوی وفا ز گلبن عالم نیافت کس
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بوی وفا ز گلبن عالم نیافت کس تا اوست اندر او دل خرم نیافت کس منسوخ کن حدیث جهان را که در جهان هرگز دو دوست یک دل و همدم نیافت کس آن حال کز وفای سگی باز گفته اند دیری است تا ز گوهر آدم نیافت کس در ساحت زمین مطلب کیمیای انس کاندر خزانه ها فلک هم نیافت کس چندین مگوی مرهم و مرهم که هر که بود در خستگی فروشد و مرهم نیافت کس در چار بالش عدم آی از بساط کون کاینجا دم مراد مسلم نیافت کس چون قفل و پره آلت بند است روز و شب زان لاجرم کلید در غم نیافت کس خاقانیا ز عالم وحشت مجوی انس کانفاس عیسی از دم ارقم نیافت کس خاقانی شروانی