خاقانی شروانی
غزلیات
غزل شماره ۱۸۰: دل جام جام، زهر غمان هر زمان کشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل جام جام، زهر غمان هر زمان کشد ناکام جان نگر که چه در کام جان کشد این کوه زهره دل که نهنگی است بحرکش در نوش خنده بین که چه زهر غمان کشد بحر نهنگ دار غم از موج آتشین دود سیاه بر صدف آسمان کشد مرغان روزگار نگر کاژدهای غم گنجشک وارشان ز هوا در دهان کشد و آن کو به گوشه ای ز میانه کرانه کرد هم گوشهٔ دلش ستم بی کران کشد مسکین درخت گندم از اندیشهٔ ملخ ایمن نگردد ارچه سرش صد سنان کشد خاقانی ار زبان ز سخن بست حق اوست چند از زبان نیافته سودی زیان کشد هرچند سوزیان زبان است گرم و خشک خط بر خط مزور این سوزیان کشد نای است بی زبان به لبش جان فرودمند بر بط زبان وراست عذاب از زبان کشد گر محرمان به کعبه کفن بر کتف کشند او بر در خدای کفن در روان کشد از زرق دوستان تبع دشمنان شود بر فرق دشمنان رقم دوستان کشد خاقانی شروانی