خاقانی شروانی
غزلیات
غزل شماره ۱۱۶: با کفر زلفت ای جان ایمان چه کار دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با کفر زلفت ای جان ایمان چه کار دارد آنجا که دردت آید درمان چه کار دارد سحرا که کرده ای تو با زلف و عارض ارنه در گلشن ملایک شیطان چه کار دارد دل بی نسیم وصلت تنها چه خاک بیزد جان در شکنج زلفت پنهان چه کار دارد دردی شگرف دارد دل در غم تو دایم در زلف تو ندانم تا جان چه کار دارد در تنگنای دیده وصلت کجا درآید در بنگه گدایان سلطان چه کار دارد گریه بهانه سازی تا روی خود ببینی آئینه با رخ تو چندان چه کار دارد چون ترک جان گرفتم در عشق روی چون تو بر من فلان چه گوید بهمان چه کار دارد خاقانی از زمانه چون دست شست بر وی سنجر چه حکم راند خاقان چه کار دارد خاقانی شروانی