حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۰۴۷: ماییم و نیم جان و جهانی و نیمجو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ماییم و نیم جان و جهانی و نیم جو جان از برایِ می که ستاند زما گرو ای یار اگر نداری طاقت گریز کن چون از مصافِ عشق برآمد غریو و غو میدانِ عشق و معرکۀ عشق و زخم ِ عشق گر هیچت اختیار بود در میان مرو گر برگِ جای دوست نداری و راه ِ دوست در تنگ نایِ عشق سرِ خویش گیر و دو ما با حواریانِ سماوات در گویم اینک نهاده ایم به دعوی قدم به گو طوبا به چشمِ وهم مصوّر کند خطیب بی چاره سیاه می طلبد از نهالِ نو گر سیر شد ز مؤعظۀ عاقلان دلت تذکیرِ عاشقانه بیا و ز من شنو إلّا به پای مردیِ جبریلِ پای مرد بر طاقِ آسمان نتوانند بست خو در کیشِ عاشقان برافکنده عقل و حکم در پیشِ آفتاب جهان تاب تیغ و ضو در کشت زارِ عالمِ دنیا نزاریا إلّا به داسِ همّتِ مردان مکن درو خواهی بهشتِ عدن بگویم ترا عیان از حلقۀ ولایتِ عدنان برون مشو حکیم نزاری قهستانی