حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۰۴۰: بادِ صبا بر گرفت بویِ عرق چینِ تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بادِ صبا بر گرفت بویِ عرق چینِ تو نافۀ مشکِ تتار نیفۀ پرچینِ تو کاش که من باد می تا چو صبا هر سحر راه گذر یابمی بر سرِ بالین تو بادِ صبا نرم نرم گه گه از آن می وزد تا ننشیند غبار بر گلِ نسرین تو غیرتِ سرو و سمن قامت و سیمای تو رشکِ ختا و ختن نافۀ مشکینِ تو صفحه رویم شود از قطراتِ مژه راست مرّصع چنانک خوشۀ پروینِ تو آفتِ عقل است و هوش غمزۀ خون ریزِ تو راحت جان است و دل لعلِ دُر آگین تو بس که نویسند باز تجربه را عاشقان از ورقِ روزگار مهرِ من و کینِ تو عاقبت از شورِ من هیچ نشد حاصلی نیست نصیبم مگر از لبِ شیرینِ تو خونِ نزاری مریز تا به کی آخر ستیز گرچه انصاف و داد نیست در آیینِ تو حکیم نزاری قهستانی