حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۰۳۵: ای که دلم ز دست شد جانِ شما که همچنین
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای که دلم ز دست شد جانِ شما که هم چنین یک نفسی دگر مرو بهرِ خدا که هم چنین من به وفایِ عهدِ تو خورده قسم که هم چنان تو به هلاکِ جانِ من داده رضا که هم چنین چند که جهد می کنم تا تو ستیز کم کنی هجرِ تو بیش می کند قصدِ جفا که هم چنین هر که بدید روی تو مهر بدید هر زمان مه ز جسد برآورد وا اسفا که هم چنین هر که بپرسدت که از لاله بنفشه چون دمد باور اگر نباشدش خط بنما که هم چنین در عجب آمدش که چون مه به زمین کند نزول از در خانه ناگهان مست درآ که هم چنین گوی به سروِ بوستان کز قدِ من خجل شوی ور ز تو بر رسد که چون خیز به پا که هم چنین ور بچخد که با فلان عهد چه گونه کرده ای پیش کن از سرِ کرم دستِ وفا که هم چنین گر ز خطِ تو سرکشم باش به خونِ من بحل بر خطِ من زمانه گو باش گوا که هم چنین هیچ غمت مباد اگر مرد نزاری از غمت من به عذاب لایقم باش هلا که هم چنین خاکِ درِ ترا به چشم آب دهم به مهرِ دل بویِ وفا دمد به حشر از گِلِ ما که هم چنین حکیم نزاری قهستانی