حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۰۳۰: عشق با هر کس که گردد هم نشین
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عشق با هر کس که گردد هم نشین هم ز کفر آزاد ماند هم ز دین کفر و دین بگذار و صورت محو کن مردِ عاشق را نه آن باشد نه این کی رسی بر آسمان شوق عشق نا شده در پای سربازان زمین از درون خانه آگه کی شود تابرون باشی ز در چون زو فرین تا نیابی در حریم عشق راه کی بود علم الیقین عین الیقین چند باشی هم چو سیم قلب خوار چارسو در بند زر هم چون نگین دامن از بی حاصلی درکش خوشی پس به آزادی بر افشان آستین ذوق درویشی نمی دانی چه سود زهر درویشان نه خوش تر ز انگبین زین بساط بی بقا برخیز زود بعد از آن بر مسند باقی نشین هر چه می خواهی برای دوست خواه هر چه می بینی برای دوست بین از ولایت دوستی حشمت طلب ور تجمّل دشمنی عزلت گزین ور قلندر شیوه ای یکسان شمر جور و عدل و صلح و جنگ و مهر و کین یا زن ِ زن باش رو یا مرد مرد گه چنان تا چند باشی گه چنین چون سخن دیوانه وارست ایمنم از گزند نکته گیر و حرف چین بر فلک هر لحظه تحسین می کنند آفرین باد ای نزاری آفرین حکیم نزاری قهستانی