حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۰۰۳: ای که ندانی که چیست حالِ من و یارِ من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای که ندانی که چیست حالِ من و یارِ من بیش ملامت مکن غافلی از کارِ من چند بطون و ظهور عاشق و عینِ حضور منتظران را وقوف نیست بر اسرارِ من از من و از خود مگو کز شرفِ یار من نیست ملک را مجال در حرمِ یار من مملکتِ جان و دل وقفِ غم ش کرده ام عشق گواهی دهد بر خط و اقرارِ من عشق مرا هرکسی تهمتِ دیگر نهد بی خبر از من که چیست شیوه و هنجارِ من با که توان گفت باز آن چه مرا کشف شد زآن که نیارد کسی طاقتِ گفتارِ من گر شود آگه که چیست در دلِ پر آتشم جامه بسوزد چو پوست بر بدنِ زارِ من هرکس از آن جا که اوست می نهدم تهمتی هرچه بتر گو بگو کم غم و تیمارِ من حاسدِ شوریده بخت گر غرضی می کند نیست تفاوت مرا گو بکن انکارِ من طرفه نباشد که خام عیب نزاری کند سوخته داند که چیست آتش هموارِ من حکیم نزاری قهستانی