حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۹۸۳: عاقلهی عقل چیست مظلمهی مرد و زن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عاقله ی عقل چیست مظلمه ی مرد و زن هم نفسِ عشق باش بیش دگر دم مزن یک سخن ار بشنوی با تو بگویم درست گر دمِ ما می زنی بر شکن از خویشتن آنچه تو گویی محال و آن چه تو بینی خیال شرک نباشد روا در صفت ذوالمنن سوزن و جیبِ مسیح هست مثال صحیح نتوان معراج کرد با دل و جان و بدن خضرِ رهم باز داد بر لبِ آبِ حیات زنده ی عشقم کنون فارغم از جان و تن طالبِ نوحِ نجی باش ز بهرِ نجات هر چه به کشتی رسی باز به دریا فکن هر چه بماند ز تو نام و نشان جزو و کلّ صورِ انا الحق بدم نوبتِ وحدت بزن گر به ثباتِ نخست داری عزمِ درست دنیی و دین مرد وار هر دو به هم در فکن پیشِ نزاری مزن لافِ رسیدن به دوست تا نرسی نیستی محرمِ سرّ و علن پیش مکن همچو قَز جهلِ طبیعی حجاب هرزه مشو در کفن فضله به خود بر متن حکیم نزاری قهستانی