حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۹۷۱: به گدایان نرسد شاه سواری کردن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به گدایان نرسد شاه سواری کردن عاقلان را نرسد شیفته کاری کردن نه چو حلاجی انا الحق نتوانی گفتن نه خدایی لمن الملک نیاری کردن پادشاهی و جهان داری و فرمان رانی هیچ ازین ها نتوانی چونه یاری کردن مال پوشیدن و چون مار نشستن بر گنج هم چو اعما بود و آینه داری کردن احمقی باشد و با مزبله در زیر بغل دعوی رایحه ی مشک ِ تتاری کردن آخر ای یار عزیز آن چه نداری مطلب چیست با نفس شریف این همه خواری کردن حسد و بغض و تعصب نکنند اهل صفا دوستی باید و دل داری و یاری کردن اگرت چشم به بخشایش بخشاینده ست بایدت گوش به تنبیهِ نزاری کردن زور و زر هر دو وبالند بنه گردن طوع چاره ای نیست نزاری تو و زاری کردن حکیم نزاری قهستانی