حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۹۵۳: ای که نبودی شبی مونسِ غمخوارگان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای که نبودی شبی مونسِ غم خوارگان رحم کن آخر دمی بر دلِ بی چارگان بس که کشیدم ستم از ظلماتِ فراق چند کند احتمال جورِ ستم کارگان تا ز برت رفته ام از نمِ خونِ سرشک خشک نشد هرگزم صفحه رخ سارگان خسته دلی ناصبور دارم و دانم که نیست در رهِ عشق احتمال کارِ سبک سارگان نعره زنم تا به روز از غم هجران چنانک خیره بمانند شب مجمع سیّارگان با همه دردِ فراق با همه ضعفِ دماغ هیچ نمی گیردم طعنه ی نظّارگان یاد نزاری مکن تا چه گشاید ازو نه که نداری دگر هم چو وی از یارگان حکیم نزاری قهستانی