حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۹۴۰: بوی بهار آمده ست و وقت گل ستان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بوی بهار آمده ست و وقت گل ستان باد خزان رفت و فتنه های زمستان باغ و چمن از نسیم گل شده بویا سرو سهی سایه اوفکنده به بستان روی زمین از بهار غنچه گرفته ست سوی چنار آمده ست بلبل دستان وقت نشاط است و خرّمی و جوانی بی خبران غافل اند خفته چو مستان جام و صراحی بَرَد به سایه گل بن مجمع آزادگان و باده پرستان مطرب و ساقی ز باده خرّم و سرخوش خوش نظران در کنارشان شده سستان عهد چنان کرده ام که باز نگردم باقی پیمان ما که بود شکست آن یک دم عمرم اگرچه بی تو سرآید بر دل من روز نیست آن که شب است آن خیز نزاری ز نیستی به در آ تو دست فرو کن بگیر دامن هستان حکیم نزاری قهستانی