حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۹۳۰: ای خاک درِ تو آب رویم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای خاک درِ تو آب رویم بر باد مده چو خاکِ کویم بی چاره بمانده ام کزین پس ره نیست به عقل چاره جویم در کوره ی آتشِ فراقت بگدازم اگر ز سنگ و رویم بر بادِ صبا فشان عرق چین تا زنده کند صبا به بویم غم هایِ تو با که بگذرانم اندوهِ تو با که باز گویم از صفحه ی سینه صبغة الله ای مدّعان چه گونه شویم از ضربتِ صولّجانِ زلفش دل سیر نمی شود چو گویم آرام دگر نمی کند بیش در سینه دلِ ستیزه جویم بر یادِ لبش چو سبزه دایم تکیه زده بر کنارِ جویم می در سر و سر ز می پر آشوب گو باش ستیزه ی عدویم رنگ است درست و پاره پاره آلوده به خونِ دل رکویم خون شد دل و قطره قطره بگذشت بر صفحه ی زعفران رویم از کوزه گران چه باک دارم مادام که پر بود سبویم من هیچ نی ام چنین گرفتم نه از متعلّقان اویم ای آرزوی دل نزاری کی دست رسد به آرزویم حکیم نزاری قهستانی