حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۹۲۱: عیش ما داریم کز شادی و شیون فارغیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عیش ما داریم کز شادی و شیون فارغیم کار ما رانیم چون از کار کردن فارغیم راست چون سرویم آزاد و مجرّد لاجرم هم ز بستان ایمنیم و هم ز بهمن فارغیم خواه گو آرام گیر و خواه گو بدرام باش هر چه هست از گردشِ گردونِ توسن فارغیم گردن از بارِ سرِ ما جور بر جان می نهاد ما سر اندر باختیم از ننگِ گردن فارغیم در هوایِ نورِ خورشیدِ محبّت ذرّه وار از مقام و جایْگاه و رکن و مسکن فارغیم نفس را سر کوفتیم و عقل را بر در زدیم شکر حق را هم ز دزد و هم ز رهزن فارغیم مردمان ما را به جهل از مرگ ترسانند و ما گرنه چون خضریم خصرآسا زِ مردن فارغیم یارِ ما جایی دگر دارد نشیمن سال هاست منّت ایزد را که از غم خانه ی تن فارغیم گلشن و گلخن به معنی دوزخ و خلدست و ما چون نزاری هم زِ گلشن هم زِ گلخن فارغیم حکیم نزاری قهستانی