خاقانی شروانی
غزلیات
غزل شماره ۹۶: عشق تو چون درآید شور از جهان برآید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عشق تو چون درآید شور از جهان برآید دلها در آتش افتد دود از میان برآید در آرزوی رویت بر آستان کویت هر دم هزار فریاد از عاشقان برآید تا تو سر اندر آری صد راز سر برآری تا تو ببر درآئی صد دل ز جان برآید خوی زمانه داری ممکن نشد که کس را یک سود در زمانه بی صد زیان برآید کارم بساز دانم بر تو سبک نشیند جانم مسوز دانی بر من گران برآید هر آه کز تو دارم آلودهٔ شکایت از سینه گر برآید هم با روان برآید خاقانی است و جانی از غم به لب رسیده چون امر تو درآید هم در زمان برآید خاقانی شروانی