خاقانی شروانی
غزلیات
غزل شماره ۱۲: درد زده است جان من میوهٔ جان من کجا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
درد زده است جان من میوهٔ جان من کجا درد مرا نشانه کرد درد نشان من کجا دوش ز چشم مردمان اشک به وام خواستم این همه اشک عاریه است اشک روان من کجا او ز من خراب دل کرد چو گنج پی نهان من که خرابه اندرم گنج نهان من کجا یار ز من گسست و من بهر موافقت کنون بند روان گسسته ام انس روان من کجا گه گهی آن شکرفشان سرکه فشان ز لب شدی گرم جگر شدم ز تب سرکه فشان من کجا روز به روز بر فلک بخشش عافیت بود آن همه را رسیده بخش ای فلک آن من کجا نالهٔ خاقانی اگر دادستان شد از فلک نالهٔ من نبست غم دادستان من کجا خاقانی شروانی