حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۸۸۳: هلاک می شوم از لعبت شکر دهنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هلاک می شوم از لعبت شکر دهنم نکرده چشمه ی خضر لب تو تر دهنم به کس شکایت وصلت نمی توانم برد که دست مهر نهاده ست یار بر دهنم همین که نار دلم بر دهان رسید که آه ز جور دوست خیالت شکست در دهنم محبت تو چنان بر کشد زبانه ی شوق ز اندرون که همی سوزد از شرر دهنم ز آب روی از آن تازه روی می دارم که خشک می شود از آتش جگر دهنم فتاد بر لب پر خنده ی توی دی نظرم هنوز باز بمانده ست از آن نظر دهنم هزار گونه سخن ها که با تو دارم نیست به اتفاق ملاقات کارگر دهنم مکن ز فقر ذلیلم که مرد سایل حق کند چو گوش تو روزی پر از گهر دهنم ز دست هجر تو خوردم هزار شربت تلخ لبت به بوسه شیرین کند مگر دهنم عجب که بی مزه باشد سخن نزاری را که از هلاهل زهر است بی خبر دهنم حکیم نزاری قهستانی