حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۸۸۲: عجب مدار خراباتیی چنین که منم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عجب مدار خراباتیی چنین که منم اگر به کوی خراباتیان بود وطنم کنشت و کعبه به فرمان روم خدا مکناد که در ضمیر من آید که من به خویشتنم خودی خود چو براندازم آن چه ماند اوست که دوست هم چو وجودست و من چو پیرهنم ز پیر خرقه فرو مانده ام عجب که مرا به هرزه توبه چرا می دهد چو می شکنم تفاوتی نکند دشمن ار به دفع نظر دو دیده برکندم دل ز دوست برنکنم اگر به دست خودم می کشد به هر مویی سری برآورد از ذوق تیغ دوست تنم و گر به خاک فرو گویدم نزاری کو هزار نعره برآرد که اینک از کفنم حکیم نزاری قهستانی