حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۸۷۶: در انتظار وصال تو عمر می گذرانم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در انتظار وصال تو عمر می گذرانم قرار عهد بر این بود و من هنوز برآنم چه روزگار به سر برگذشت و عمر به سر شد که من ز دست تو بر سرزنان و جامه درانم تو فارغ از من و من از پی قدوم وصولت دو دیده بر سر ره مانده هم چو منتظرانم اگر چه در نظر صورتم به شکل نیایی ولی به چشم ملاقات معنوی نگرانم {در متن چاپی افتادگی دارد} با رقیب کوی تو گفتم اگر به لطف نمی خوانیم به قهر مرانم جواب داد که این جا مگرد بیش و حذر کن که من ملازم این در به دفع کژ نظرانم محیط عشق و به گرداب درفتاده چه کوشم دگر زمانه نه ممکن که افکند به کرانم ز بس که بر سر سودا کشیده می کنم اقداح سبک شدند دماغ و دل از شراب گرانم بهشت نقد نزاری تویی و بس که مذکِّر به حور نسیه نیارد فریفت چون دگرانم حکیم نزاری قهستانی