حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۸۷۰: مریم دوشیزه عیسی در شکم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مریم دوشیزه عیسی در شکم چیست میدانی عنب خیر النعم خوشه ای بکرست و زو هر دانه ای مطلقا دارد مسیحی در شکم می پرست ار نیست در میخانه خم در تعبّد از چه دارد پشت خم با گرانی بسته خدمت را میان ایستاده روز و شب بر یک قدم تا مگر از معجزِ انفاس او در وجود آید وجودی از عدم حرمت اهل دل از تحریم اوست هر کسی را کی دهد ره در حرم آب روی اهل دل آتش کند از فروغ برق جان پرور به دم در مزاج اوست حدّ اعتدال در غلو غبن است و در در تقصیر هم عادل و ظالم خلاف یک دگر کی بود جمعیت ضدّان به هم اعتدال منصفِ او را چه جرم گر کند بر خویشتن ظالم ستم رایحات راح اگرچه در خواص راحت روح است نبود بی الم پاسخی باشد موافق تر ز نوش با بخیلان است قاتل تر ز سم در جهان باقی نمانده ست از کرام کو کریمی ضامن یک من کرم از ندیمی همچو می وز صحبتش کی بود هرگز نزاری را ندم خنبِ من دریا و کشتی جام می گرچه در کشتی نگنجیده ست یم فاش کردم مسکرات الوجد خویش تا به کی دارندم آخر متهم والهم ، آشفته ام ، شوریده ام عاشقم ، مستم به عالم در عَلَم حکیم نزاری قهستانی