حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۸۶۹: ای امیدم به تو نومید مکن از خویشم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای امیدم به تو نومید مکن از خویشم ناشکیبم ز تو بردار حجاب از پیشم آرزومندی و بی صبری و مشتاقی و غم کم نمی گردد و هر دم به تو مایل بیشم روی شیرین نفسی بی مگسی نادیده می زنم زار چو فرهاد سری بر تیشم سر و جان جمله فدای قدمت خواهم کرد بیش از این دست رِسَم نیست که بس درویشم مکن از خویش ملولم سر خود کی دارم هم ز بیگانه ملالم زد و هم از خویشم به رقیبان که رسانند ز نزاری خبری که مکوشید به آزار دل بی خویشم حکیم نزاری قهستانی