حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۸۳۴: اندر دو کون جانا بی تو طرب ندیدم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اندر دو کون جانا بی تو طرب ندیدم دیدم بسی عجایب چون تو عجب ندیدم من بر دریچۀ دل بس گوشِ جان نهادم بی حد سخن شنیدم امّا دو لب ندیدم ای ساقیِ گزیده مانندت این دو دیده اند عجبم نیابد ، اندر عرب ندیدم گویند سوزِ آتش باشد نصیب کافر محروق از آتش تو جز بولهب ندیدم بر بنده ناگهانی کردی نثار رحمت جز لطفِ بی حدِ تو او را سبب ندیدم هم شمس و هم قمر تو هم نور و هم بصر تو ای مادر و پدر تو جز تو نسب ندیدم هیهات ای نزاری فضل و ادب رها کن تا تو ادب بجستی در تو ادب ندیدم حکیم نزاری قهستانی