حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۸۱۰: دوش بس خوش روزگاری داشتم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دوش بس خوش روزگاری داشتم تا سحر در بر نگاری داشتم تا برآمد الصلات از پشتِ بام دست در بوس و کناری داشتم بر جمالش از لبِ می گونِ او می شکستم گر خماری داشتم خوش بود تنگِ شکر در بر شگرف راستی فربه شکاری داشتم بوسه ها کردم غنیمت بی شمار گرچه یک یک را شماری داشتم بوده ام بر خرمنِ گل خفته لیک از نگهبانانش خاری داشتم چون گرفتم در کنارش از میان رفت بیرون گر غباری داشتم هم شبی خوش روز کردم عاقبت از پیِ آنک انتظاری داشتم با نزاری گفت فردا بازگوی دوش بس خوش روزگاری داشتم حکیم نزاری قهستانی