حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۸۰۴: نمی شود به حیل با تو در کمر دستم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نمی شود به حیل با تو در کمر دستم مگر که چون کمرت پر شود به زر دستم نه زر که در قدمت ریزم و نه بازویِ آن که زور پنجه بود بر تو از زبر دستم به فقرِ من منگر یک نظر به حالم کن که خاک زر شود از دولتِ تو در دستم به افتخار نهد سر زمانه بر پایم اگر رسد به سرِ زلفت ای پسر دستم کتابِ حسن تو وقتی نوشتمی بخطی چنان که بوسه دهد تیرِ چرخ بر دستم کنون ز شیوۀ خطّ تو شرم می دارم که بر قلم نهد انگشت ها دگر دستم به دامنت نزنم دست از آن که آلوده ست علی الدّوام به خونابۀ جگر دستم طمع نمی برم از وصل و چشم می دارم که در مراد شود با تو در کمر دستم حذر ز نالۀ زارِ نزاری و مپسند بر آسمان همه شب از تو تا سحر دستم مهل که غرق شوم بس که بر لب آمد آب اگر چنان که نگیری درین خط دستم حکیم نزاری قهستانی