حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۸۰۲: چو بر یادِ لبش در مسکراتم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو بر یادِ لبش در مسکراتم خضر بر چشمۀ آبِ حیاتم اگر در مسکراتم وجد باشد وگر در وجد باشد مسکراتم به وجهی بت پرستم زان که دایم خیالِ او بود عزّی ولاتم همین تا دم زنم خیلِ خیالش فرو گیرند حالی شش جهاتم هم از مبدایِ فطرت باز دادند به حسنِ اهتمامِ عشق ذاتم مگر هم عشق بردارد حجابم که محجوب است عقلِ بی ثباتم فرود آرد به منزل گاهِ دردم بیندازد ز گردن سیّئاتم وگرنه در میان بیم و امّید که بیرون آورد زین مشکلاتم تویی هم خود حجابِ خود نزاری به دعوی قطره چون گوید فراتم حکیم نزاری قهستانی