حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۷۹۴: ز وصلِ تو نفسی بهره بر نداشته ام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز وصلِ تو نفسی بهره بر نداشته ام بیا بیا که به تو این نظر نداشته ام شبی به روز نیاورده ام ز فرقتِ تو که هر دو دیده به خوناب تر نداشته ام ز حسرتِ شکرت چون مگس دمی نزدم که هر دو دست به بالایِ سر نداشته ام تو فارغ از من و بر من شبی به روز نشد که نالۀ دل و سوزِ جگر نداشته ام ز عشقِ من همه آفاق را خبر شد و من ز عشق و عاشقیِ خود خبر نداشته ام ارادتم به تو بوده ست و در محبّت تو غمِ بلای قضا و قدر نداشته ام درین دیار زیارت گهی نمی دانم که من نرفته ام و دست بر نداشته ام غمِ نزاریِ مسکین بخور که در همه عمر به جز غمِ خیر و شر نداشته ام حکیم نزاری قهستانی