حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۷۶۹: ای دل آخر نشدی سیر ز محنت ای دل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای دل آخر نشدی سیر ز محنت ای دل به سرِ کویِ بلا بیش مکن سر منزل چند گویی ز دهان و لب و چشم و خط و خال چند گویی ز ختا و ختن و چین و چگل می زنم سر به سر از دستِ تو با دیو و بلیس می روم در به در از کرده ی تو خوار و خجل منزلم بر سرِ آتش بود و از گریه سیلِ خون می رودم در عقب از هر محمل چشم در پیش و سر افکنده بمانم از چه از بس انکار به هر انجمن و هر محفل در مقاماتِ تحیّر ز پسِ استخلاص گاه مصروعم و گه مسرع و گه مستعجل از پیِ خونِ تو هر جا که رسیدم در حال به گواهیِ من افعالِ تو کردند سجل نیم جان دارم و گر نیز برآنی که ز تن قطعِ پیوند کنی دست فرو کن بگسل من به هر چیز که کردی بحلت کردم و رفت آن تو دانی و نزاری که کند یا نه بحل چند گویم ز دل و جان، من و تسلیم و گر دولتم دست دهد پای بر آرم از گل حکیم نزاری قهستانی