حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۷۶۶: هیهات اگر به دستِ من استی زمامِ دل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هیهات اگر به دستِ من استی زمامِ دل هرگز نبردمی دگر از غصّه نامِ دل بسیار دست و پای زدم در خلاصِ جان رویِ خلاص نیست به حیلت ز دامِ دل از بدوِ کون اگر غم و دل توأمان نبُد پس بی غم از چه نیست زمانی مقام دل بادِ صبا میانِ من و دوست محرم است جز او به دوستان که رساند پیامِ دل ای یادِ صبح عرضه کن از لطفِ بی دریغ در بندگیِ حضرتِ جانان سلامِ دل گو جایِ مهرِ توست اگر نه نکردمی چندین مبالغت ز پیِ احترامِ دل عمرم بدین امید به سر شد که عاقبت روزی رسم مگر ز دهانت به کامِ دل می بود پیش ازین و کنون می کنم غذا از خون که تا به لب برسیده ست جامِ دل چندین نزاریا چه خوری غصّه از رقیب آری به روزگار کشند انتقامِ دل حکیم نزاری قهستانی