حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۷۵۵: آشکارا شد همه رازم دریغا نام و ننگ
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آشکارا شد همه رازم دریغا نام و ننگ چون چنین شد ساقیا درده شرابی بی درنگ در مُقامر خانه ی عشق و خراباتِ کمال پاک بازان فارغ اند از نام و ننگ و صلح و جنگ هر دو عالم باختن در یک نَدَب فرزانگی ست جامِ می بر دست کردن طوقِ گردن زلفِ چنگ نیلِ مستانِ صبوحی بر جمالِ دوستان کی به نیلِ مصر ماند خاصه نیلی پر نهنگ راحتِ روح است با حورانِ آهو چشم می کندنِ جان است بودن با رقیبانِ پلنگ شیرۀ رز را همی گویند بد گویان شراب حاش لله نوش دارو را لقب دادن شرنگ هیچ کس را در جهان بر هیچ کس انکار نیست چون توان بردن به حیلت صبغة الله را ز رنگ صیقلِ اندوق کن بر کار یعنی می که می می زداید از سوادِ دیدۀ دل تنگ زنگ دستِ تشنیع و گریبانِ نزاری تا به کی چون نزاری هر که زد در دامنِ تسلیم چنگ چون کند بی چاره کز دستش برفتنه ست اختیار چون خدنگ از شست و مرغ از دام و صید از پالهنگ حکیم نزاری قهستانی