حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۷۳۸: هر که نباشد چو من پس رو ارباب عشق
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر که نباشد چو من پس رو ارباب عشق خامی و افسرده ایست بی خبر از باب عشق مدعیان کرده اند پشت بر احکام عقل معتقدان کرده اند روی به محراب عشق ترک خور خواب کن برگ مشقت بساز نیست به آسودگی رخصت اصحاب عشق ای که بهشت آرزو می کنی و غافلی روضه ی ما کوی دوست رضوان بوّاب عشق گردن عشاق بین قید به زنجیر شوق بر در مشتاق بین جذب به قلاب عشق هر چه مشوش شود جوف دماغ خرد گو به من آی و بخور شربت جلاب عشق برق نفاقش بزد سوخته خرمن بماند هر که به رغبت نداد خانه به سیلاب عشق نقد نبهره نزد عشق چو قلاب عقل گشت روان لاجرم سکه ی ضراب عشق کشتی تدبیر ما کی به درآید ز موج عشق محیط است و عقل غرقه به گرداب عشق سوز و نیازی رسید قسم نزاری و بیش کلکی و فکری نداشت از همه اسباب عشق حکیم نزاری قهستانی