حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۷۳۲: مدعیان می نهند پای برون از گزاف
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مدعیان می نهند پای برون از گزاف بی خبران می زنند از حرم عشق لاف آری از آنجا که اوست هیچ دگر نیست دوست ما و خرابات و می حاج و منا و طواف عین حیات است عشق غرق در آن عین شو در سخن می فشان چون قلم از شین و قاف بیش مباش ای پسر طالب درمان دل دردی دل آمده است داروی دلهای صاف گردن اخلاص نه زیر لگدکوب عشق سر چه کشی زین طناب جان نبری زین مصاف ای که به خود ناقصی دست بشوی از وجود مرد کمالی ولی کرده ازو طرح کاف هیچ ندانی خموش بیش به شوخی مکوش شرح مودت مگوی شعر محبت مباف گر ننشینی ز پای عاقبت آری به دست طالب مقصود را جنبش دردی کفاف چند کنم بی زبان چند زنم بی فغان ناله ی آهن گداز نعره ی گردون شکاف کرد دماغ جهان پر ز بخار و بخور کلک نزاری به حبر آهوی چینی زناف حکیم نزاری قهستانی