حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۷۲۷: بیا که می کند از مشرق آفتاب طلوع
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیا که می کند از مشرق آفتاب طلوع بیار باده و بگذار عذر نا مسموع حرام نیست به دینِ حکیم خمر بیار حکیم خود نکند هیچ کار نا مشروع که را رسد که کند فرق در حلال و حرام مگر کسی که خبر دارد از اصول و فروع زبان طعنه چرا می کشند در قومی که جز به میکده ایشان نمی کنند رجوع چنانم از شَرهِ باده ی کهن تشنه که نوجوان رمضان مشتهی ز غایت جوع من از تعصب صاحب غرض نیندیشم که کف برآورد از خشم راست چون مصروع نیاز می کن و با دوستان قدح می کش که اهل راز درین شیوه کرده اند شروع سجود پیش ملایک سزد که استاده ست در آرزوی زمین بر شش آسمان به رکوع ادای نظم نزاری ز معدن جان است بصیر گوهر کانی بداند از مصنوع سخن حقیقت و حکمت بود چو دُر باید الخصوص که باشد مهذب و مطبوع حکیم نزاری قهستانی