حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۷۰۷: آمد بر من نگار من دوش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آمد بر من نگار من دوش افکنده دو زلف شست بر دوش با من به عتاب و ناز می گفت ای کرده وفا و عهد فرموش گویی ز کجایی و چرایی با مدعیان ما هم آغوش من می خورم از تو زهر غصه تو می به خلاف من کنی نوش تقصیر نمی کنی چو مردان در نقض وفا و عهد می کوش شرمت نبود ز من زهی چشم دردت نکند سخن زهی گوش گفتم سخنان تلخ گفتن حیف است از آن لب شکر نوش دستانِ چنین مبند بر من بهتانِ چنین مگوی خاموش دشمن چو خلاف دوستان است بر ما سخن رقیب منیوش ور نیز ز ما خیانتی رفت دامان عنایتی بر آن پوش از خواب در آمدم چو مستی مستی و چه مست رفته از هوش دل گفت به من که ای نزاری اسرار نگاه دار و مخروش در خواب خیال های مشکل بینند مولِّهانِ مدهوش نقدی ست گران بها که دیدی ارزان ارزان به هیچ مفروش حکیم نزاری قهستانی