حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۷۰۶: با شمع درآمد از درم دوش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با شمع درآمد از درم دوش می در سر و سر ز می پر از جوش افکند کمند مشک بر عاج یعنی که نغوله بر بنا گوش پر بر کف من نهاد جامی گوشم بگرفت و گفت هین نوش گفتم به یکی معاف دارم گفت این چه سخن یکی دگر نوش القصه چو کاله جوش ره یافت در کاسه کله دعا گوش فریاد برآمد از حسودم هم عقل ز من برفت و هم هوش گفت ار نظریت هست با ما بر روی نیفکنی در آن کوش بی خویشتنی مکن بیارام بر ما به ستم جهان بمفروش در دوستی من ار به تیغت دشمن بزند منال و مخروش گفتم به حیا نباید آمد در حلقه عارفان مدهوش عیبی نبود گرفته عاشق معشوقه خویش را در آغوش تا با تو فتاده ایم خود را کردیم نزاریا فراموش حکیم نزاری قهستانی