حکیم نزاری قهستانی
مثنوی روز و شب
بخش ۱۵ - پیغام ششم شب: شب یلدا سرشت زنگی رنگ
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شب یلدا سرشت زنگی رنگ دست چون برد بر سبو زد سنگ گفت با آفتاب روشن دل «کز محیط فلک به مرکز گِل در زمانی چو بادپیمایم همچو مرغ از هوا فرود آیم تو به روز و شبی به رعنایی کرۀ خاک را بپیمایی گر جهانگیری از دی آموزی ببری ننگ و عار نوروزی سرسالت به جای خویش آرد حیف از آن خان و مان که پیش آرد بره ای در تنور آویزند نیم سیرت ز خوان برانگیزند از بزرگی و شهریاری تو جز کله گوشه ای چه داری تو گِل همان ریزه های زر دارد در دهان تو نیز اگر دارد» حکیم نزاری قهستانی