حکیم نزاری قهستانی
مثنوی روز و شب
بخش ۱۰ - پاسخ روز: روز گفت: «این چه زور و بهتان است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
روز گفت: «این چه زور و بهتان است که ریا پیشۀ توفتّان گر منافق منم ترا چه خلل چند از آشوب امتّان جدل تا خدا بر که افکند تاوان تو خود اِنَّ المُنافقین برخوان در جهان ظلمت از نتیجه تست نزد دانا حقیقت است و درست آن همه ظلمت و ضلالت کرد نتوانی به من حوالت کرد دل تاریک آل بوسفیان بود بر مکر و حیلت و هذیان معرفت در میان مجال نداشت جهلشان جز بر آن محال نداشت سینه باید که پاک و صاف بود رنگ ظاهر محال و لاف بود از ضلالت چه روشنی آید؟ از سیاهی سیاهی افزاید غیرت آن سگان بی آزَرم بر دلم زد شدم چو آتش گرم کم نشد هرگز از دلم آن سوز هم بر این آتشم چنین زان روز دست حیلت مزن تو بر سر شاخ در دم اژدها مرو گستاخ نیستی مرد گوی این میدان نه حریف منی یقین میدان» حکیم نزاری قهستانی