حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۷۰۲: ز دست مدعیان یک زمانکی شبِ دوش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز دست مدعیان یک زمانکی شبِ دوش شرابکی دو سه در خدمتت نکردم نوش به روزگار شبی دیگر اتفاق افتد که پای بوس تو حاصل کنیم و دست آغوش بر آتش جگرم ریز یک دم آب وصال کز اندرون وجودم به سر برآمد جوش قبا مکن چو گریبان غنچه پرده ی من که همچو بلبل مستم در آوری به خروش غم تو هرچه درآیم که با تو برگویم شکیب می نهد انگشت بر لبم که خموش چه باک اگر ز پسم مدعی جفا گوید منت به پیش برم چون غلام حلقه به گوش بیا که عمر گرامی برفت یار عزیز مکن سعادت امشب مده ز دست چو دوش بیار باده صافی که با تو در رمضان فرو برد به صفا صوفی مرقع پوش نخست خود بخور آن گه به دوست کامی پر بده به دست نزاری و بر فلک زن دوش حکیم نزاری قهستانی