حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۷۰۰: هزار یادِ سرِ پنجۀ نگارینش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هزار یادِ سرِ پنجۀ نگارینش هزار یادِ بناگوش و عِقدِ پروینش کنار من شود از اشک تا میان پرخون چو یادم آید از آن پنجۀ نگارینش ز بس تپیدنِ دل چون گِره شوم درهم چو یادم آید از آن زلفِ عنبر آگینش ز دیده زر طبقِ روی در گهر گیرم چو یادم آید از آن سینه هایِ سیمینش چو نافِ آهویِ چین در دلم بسوزد خون چو یادم آید از آن طرّه هایِ پرچینش نسیمِ پیرهنِ یوسفم رسد به دماغ چو یادم آید از آن نکهتِ عرق چینش برآیدم به دماغ آتش از حرارتِ مهر چو یادم آید از آن غمزه هایِ پرکینش شود رخِ چو زریرم ز اشکِ سیم اندود چو یادم آید از آن حلقه هایِ زرّینش از آبِ شور سرم گریه تر کند دامن چو یادم آید از آن خنده هایِ شیرینش هزار بار برآید ز غصّه جان به لبم چو یادم آید از آن رسم و راه و آیینش همین خوش است که از وقتِ یاد کردنِ دوست خوش است وقتِ نزاریِ زارِ مسکینش حکیم نزاری قهستانی