حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۶۹۴: معطّرست دماغم ز بوی ِ یرلیکش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
معطّرست دماغم ز بوی ِ یرلیکش ملازمم به دل و جان ز دور و نزدیکش ز بختِ من نظرِ دولتی قوی باشد که در کنارِ من آید میانِ باریکش از آن دو هندویِ جادو به زیرِ ابرویِ طاق شدند بنده به صد دل مغول و تازیکش بر آستانۀ او آفتاب فخر کند اگر محّلِ یکی باشد از ممالیکش چو شب سیاه کند از سپید کاریِ خویش جهانِ روشن بر من چو زلفِ تاریکش دلِ نزاریِ مسکین چنان مسلّم کرد که هم چو مملکتِ خویش کرده تملیکش حکیم نزاری قهستانی