حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۶۹۱: هنوز اگرچه جفا دیده می روم ز برش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هنوز اگرچه جفا دیده می روم ز برش وفا کنم به دو چشم از میانِ جان به سرش چنان که تشنه ز آبِ حیات نشکیبد نمی شکیبم از آن مایلم به خاک درش گرم به تیرِ جفا خسته کرد باکی نیست به تیغ باز نگردم ز رویِ چون سپرش به نفخِ صور چه حاجت مرا که برخیزم اگر به خاک فرو گویدم کسی خبرش مهِ دو هفته که باشد که آفتابِ منیر روا بود که رود هم چو سایه بر اثرش دلِ ضعیف چه باشد هزار جانِ عزیز به یک کرشمه برند آن دو چشمِ شیوه گرش مشامِ بادِ صبا مشک بوی کی بودی اگر نبودی بر چینِ زلفِ او گذرش هزار صوفیِ صافی نه هم چو من رندی ز راهِ دین ببرد التفاتِ یک نظرش نزاریا تو و زاری خلاف می گویند که جز به زر نتوان کرد دست در کمرش حکیم نزاری قهستانی