حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۶۲۸: هین که به جان آمدهام دست گیر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هین که به جان آمده ام دست گیر رحم کن و بار دگر در پذیر هر چه کنی من نکنم اعتراض بر من اگر رفت خطایی مگیر تیغ ز بازوی تو و سر ز من گردن تسلیم نپیچد اسیر بس که کمان گوشهٔ ابروی تو بر دلم از غمزه روان کرد تیر شد تُتُق سینهٔ من جعبه ای جعبه نکرده ست کسی از حریر بر دل پر آتش من رحم کن دل چه حدیث است تنور اثیر بر مژه ی چشم پر آبم ببخش چشم غلط می کنم ابر مَطیر ناله ی زارم بشنو هم چو نی گونه ی زردم بنگر چون زریر عقل ز من گشت جدا از جنون خلق ز من گشت نفور از نفیر هم نظری کن به نزاری زار چند کند ناله به زاری چو زیر حکیم نزاری قهستانی