حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۶۰۶: بهر لِلّه امشب ای بادِ سحر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بهر لِلّه امشب ای بادِ سحر بر سوادِ شهرِ قاین کن گذر روشنایی بخشِ جانم را ببین وز منش با خود زمین بوسی ببر گو ز رویِ تربیت ما را بپرس گو به چشمِ مرحمت ما را نگر باز اگر تشریف خواهی داد هان باز اگر دریافت خواهی بیش تر آرزومندم به غایت یک قدم سخت مشتاقم به رحمت یک نظر گر تو می آیی برم منَت به جان ور مرا فرمان دهی آیم به سر با خودم هرگز نخواهد بود خوش وز توام هرگز نخواهد شد به سر زان نگارم کس نمی آرد پیام زان دیارم کس نمی گوید خبر هم به الطافِ تو ای بادِ صبا رونقی گیرد سر و کارم مگر شرمسارم از تو امّا چون کنم چون ندارم محرمِ رازی دگر نیم جان دارم فدایِ راهِ تو بیش از این چیزی ندارم ماحضر گرچه کارِ عاشقان زاری بود زاریِ مسکین نزاری زارتر حکیم نزاری قهستانی