حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۵۸۰: نشسته ام مترصّد که یار باز آید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نشسته ام مترصّد که یار باز آید قرارداد مگر به قرار بازآید چو حلقۀ کمرش در میان کنم دستی گر به وعدۀ بوس و کنار باز آید مگر موافقِ بختم شود چو اخترِ سعد خلافِ قاعدۀ روزگار بازآید رقیب مانع او شد ولی مگر هم زود چو بگذرد دیِ هجران بهار باز آید اگرچه دیر شد از رفتنش ولی دارم امّیدِ آن که پس از انتظار باز آید یکی چو با شۀ حسنش شکارگر نبود اگر به جکسۀ بختم هزار بازآید بگو به یارِ سفر کرده ای صبا زنهار به خونِ ما نخورد زینهار بازآید هنوز بر پیِ دل می روم ز بی کاری بدان امید که روزی به کار باز آید رباب وار کشم گوش مالِ دعدِ فراق مگر به چنگِ نزاریِ زار بازآید دلی پر از گله دارم ز دوستانِ دو روی تهی کنم اگرم رازدار بازآید حکیم نزاری قهستانی