حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۵۳۷: مکر و تزویر به هم در بستند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مکر و تزویر به هم در بستند به ستم توبه ما بشکستند من به اسلام ندارم ایمان اگر این قوم مسلمان هستند تا ببرند سر توبه ی من گردنی چند به هم بر بستند گردن شیر ژیان زیر کنند که قوی سرکش و بالادستند نه همین قوم زمستان در کوی از بس افراط و ورع می جستند عیب شوریده سران می جستند دل صاحب نظران می خستند همه در جهل چو عالی علم اند گر به معنی چو مقصر پستند خویش را محتسبی ساخته اند روز هشیار و همه شب مستند گر در آیند به بت خانه عشق چو نزاری همه بت بپرستند رند و زاهد همه یکسان بینند عارفانی که ز خود وارستند حکیم نزاری قهستانی