حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۴۸۸: تیغ کز دستِ دوستان باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تیغ کز دستِ دوستان باشد زخمش آسایشِ روان باشد یک اشارت ازو به گوشۀ چشم خون بهایِ هزار جان باشد چشمِ او آن کند به یک غمزه کاعتبارِ جهانیان باشد ترکِ جان عینِ زندگی ست ولیک بر گران ترکِ جان گران باشد بگذارد به سُم پرستان خر هر که را غزمِ آسمان باشد هر که بر دوست سود خواهد کرد گو بکن تا که را زیان باشد همه ای دوست آن گهی باشی کز تو نه نام و نه نشان باشد بر کنارِ وصال ننشینی تا ز تو هیچ در میان باشد اگر از خود نزاریا برهی هر چه باقی بماند آن باشد چون ازین عمرِ عاریت برهی بعد از آن عمرِ جاودان باشد حکیم نزاری قهستانی