حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۴۷۲: کسی که هم چو من از پیش یار بگریزد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کسی که هم چو من از پیش یار بگریزد سزا همین بودش کز دو دیده خون ریزد غبارناکم از او ور نه بیم دشمن نیست که مبتلای حبیب از بلا نپرهیزد ضرورت است گرفتار عشق را که جفا به اختیار تحمل کند نه بستیزد نه ممکن است خلاصی به هیچ وجه آن را که به دام زلف کمند افکنی در آویزد کسی که ذوق مقامات عشق یابد باز محال باشد اگر باهوس در آمیزد محبّ صادق اگر خاک می شود ایام ز کوی دوست به طوفانش برنینگیزد غلام همت آنم که در وفای کسی فرو نشیند و از نام و ننگ برخیزد علم به کوی خرابات میزنند زین پس نزاریی که دم از عالم صفا میزد حکیم نزاری قهستانی